بدون عنوان
نازنینم ببخشید که نتونستم به قولی که بهت داده بودم عمل کنم و واسه ات تولد بگیرم چون توی این چند روز حسابی من و بابات رونگران کرده بودی به خاطر دونه های ریزی که روی تنت زده بود و دکتر گفت شاید بعلت کمبود پلاکت خونت باشه چون مامانی هم همین مریضی رو داشت ما خیلی ترسیدیم و حسابی نگرانت شدیم روزی که ازت آزمایش خون میگرفتن من همش گریه کردم چون واقعا تحمل ناراحتی تو رو نداشتم
گلکم خدا رو شکر که جواب آزمایشات مثبت بودن و غیر از کمی کم خونی مشکل دیگه ای نداشتی توي اين چند روز همه امون استرس زيادي رو تحمل كرديم واسه همين ديگه دل و دماغي واسمون نمود سعي ميكنم توي اولين فرصت غفلتم رو جبران كنم و جشن قشنگي واست بگيريم. بابايي خودش دوست داره اولين سال تولدت رو به بهترين نحو برگزار كنه واسه همين كلي واسه ات نقشه كشيده كه اميدوارم زود اجرايي اشون كنه دوست دارم فرشته كوچولوي من