خدا رحم كرد
دختر نازم همه زندگي مامان خدا رو هزاران هزار مرتبه شكر كه سالمي ببخش مامان رو كه واقعاً سهل انگاري كرد و نزديك بود واسه ات اتفاق بدي بيوفته.
روز جمعه با اصرارهاي فراوان من بابايي رفت كه حياط رو كه خانم راك (سگ گنده زشتي كه ازش متنفرم) به گند كشيده بود رو بشوره منم رفتم سراغ شستن لباساي قند عسل كفشاش رو پاش كردم و گذاشتمش توي حياط اما بابايي بعد از ده دقيقه صدام زد كه بيام ببرمش تو منم كه داشتم ماهي پاك ميكردم و دستام حسابي كثيف بود گفتم بيارش تو خودم ميام ميگيرمش دستام رو شستم كه برم خانومي رو بگيرم كه هي گريه كرد و داد و بيداد كه ميخواد بره حياط منم كه حسابي كلافه شده بودم رفتم در و باز كردم گذاشتمش رو ايوون باباش رو صدا زدم اما چون كارواش روشن بود صدام رو نشنيد تا من رفتم چادرم رو بيارم ديدم همسري حسابي عصبانيه نگو گلشيد خانوم رفته بود لب پله و دولا شده بوده تا پله هاي زيرزمين رو نگاه كنه يعني اگه يكم ديرتر متوجه شده بود زبونم لال گلشيد افتاده بود توي زيرزمين . هر چي همسري دعوام كرد حقم بود تا شب داشتم از فكر اين كارم ميمردم هي توي دلم به خودم بد و بيراه گفتم خدا رو شكر كه مواظب دخترم بود.
مامانم ميگه ماه صفر خيلي بلاها داره و براي همين هر روزش رو بايد صدقه داد اين دعا رو هم بايد هر روز خوند
يا شَديدَ الْقُوي وَيا شَديدَ الْمِحالِ يا عَزيزُ يا عَزيزُ يا عَزيزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَميعُ خَلْقِكَ فَاكْفِني شَرَّ خَلْقِكَ يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنينَ وَصَلَّي اللَّهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ!
اميدوارم همه بچه ها در پناه خداوند مهربون سالم باشن