یک تیر و دو نشون
امسال شب یلدا نزدیک پانزدهمین ماهگرد دخملی بود واسه همین یک تیر و دو نشون زدیم هم ماهگرد گرفتیم هم شب یلدا رو
قربون اون پاهات بره مامان که در همه حالات سعی میکنی ازشون بهترین استفاده رو ببری
کلمه هیسم تازه یاد گرفتی همه اش انگشتت رو میذاری رو بینی ات و میگی هیششش قربون انگشتات برم
اینم یه کادوی کوشول موشولو از طرف من و بابایی قربونت برم چقدر هم که تو بهش توجه میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی